جلودارزاده زیر میز زد و رفت ، مناظره ای که ناتمام ماند

به گزارش دانشنامه آریایی، پنجشنبه ای که گذشت میزبان دو تن از کاندیدهای مجلس دهم بودیم؛ سهیلا جلودارزاده و فاطمه رهبر؛ محور سوالاتمان مسائل سیاسی و دغدغه های حوزه زنان بود اما این مصاحبه به سرانجام نرسید زیرا نماینده مجلس دهم یک ربع پس از شروع مصاحبه، مناظره را به مقصد انتخابات ترک کرد.

جلودارزاده زیر میز زد و رفت ، مناظره ای که ناتمام ماند

گروه سیاسی خبرنگاران، برنامه تان برای انتخابات چیست؟! این سوالی بود که دبیرِ سرویسِ سیاسیِ خبرگزاری چند هفته مانده انتخابات در جلسه اعضای سیاسی تحریریه از ما پرسید. هر کدام ایده های مختلفی داشتیم؛ بعد از کمی چکش کاری به جمع بندی رسیدم و مسئولیت بخش ها را به عهده گرفتیم و من مسئول بخش مناظرات شدم!

غرق در افکارِ دانشگاهی به این فکر می کردم که چه چیزی بهتر از مناظره و مصاحبهی دو طرفه در روزهای نزدیک به انتخابات می تواند جریان ساز باشد و به تضارب آرا بیانجامد؟! اما نمی دانستم آنچه قرار است در روز مناظره اتفاق بیافتاد با نگاه های رمانتیک و گفتمانی ما فاصله زیادی دارد.

تلفن را برداشتم و با اولین گروهی که برای مناظره مدنظر داشتم یعنی خانم های کاندیدای مجلس یازدهم آغاز به تماس کردم؛ پروانه مافی، فاطمه رهبر، سهیلا جلودارزاده و فریده اولادقباد. موضوع بحث هم معین شده بود؛ ترکیبی از سوالات سیاسی و ملی همراه با دغدغه های حوزه زنان.

مسئول دفتر خانم مافی جواب داد و گفت حضور یا عدم حضور او را تا عصر همان روز خبر می دهد که نداد؛ رهبر خودش تلفن را جواب داد و گفت برای مناظره با هر یک از خانم های مجلس دهم آماده است؛ اولاد قباد هم جواب تلفن را نداد؛ اما جلودارزارده مانند رهبر، جواب تلفن را داد و بعد از کمی رایزنی با کلیت موضوع موافقت کرد؛ در همان تماس تلفنی یادآوری کرد که قدردان صندلی تحصیلی و شغلی ام باشید چون زنان زیادی برای اینکه ما دختران بتوانیم در این مناصب درس بخوانیم و کار کنیم زحمت کشیدند؛ پای تلفن لبخندی زدم؛ حرفش را تایید کردم و قرار شد بقیه هماهنگی را با مشاورش پیش ببرم.

چهارشنبه عصر یکبار دیگر زمان، مکان و موضوع نشست را برای هر دو نفر ارسال کردم تا اینکه صبح پنجشنبه فرارسید؛ حدود یک ساعت زودتر خودم را به تحریریه رساندم و یکبار دیگر همه چیز را چک کردم؛ از تیم تصویربرداری و برگه سوالات گرفته تا ریکوردر و سالن جلسات؛ سرگرم همین چک کردن ها بودم که یکی از همکارانم صدایم کرد و گفت:مهمانتان تشریف آوردند!

دیدم خانم رهبر وارد تحریریه شده؛ جلو رفتم و خوشامد گفتم و راهنماییش کردم به سالن جلسات؛ چند دقیقه ای درباره لیست شورای ائتلاف صحبت کردیم؛ نقدها و بازخوردهای فضای دانشجویی درباره غیبت چهره های شاخص را به او گفتم؛ اواسط صحبت بودیم که مشاورِ سهیلا جلودارزاده تماس گرفت و گفت که جلوی درب مجموعه هستند؛ طبق تجربه قبلی که میزبان او بودیم می دانستم که مایل است خبرنگار همراه با دبیر سرویس جلوی در به استقبال او بفرایند؛ همین کار را کردیم؛ ماشین جلوی ورودی ترمز کرد؛ راننده پیاده شد و در را برای او باز کرد؛ در ذهنم مرور کردم که او نماینده قشر کارگری است و رئیس اتحادیه زنان کارگر.

چند دقیقه بعد سهیلا جلودارزاده و فاطمه رهبر کنار هم نشستند؛ نماینده دوره پنجم، ششم، هفتم، دهم و نامزد مجلس یازدهم که کاندیدای خانه کارگر به شمار می آمد و رهبر که در دوره های هفتم، هشتم، نهم نماینده بوده و اکنون نامزد دوره یازدهم است و از طرف لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، نامش منتشر شده.

دو نماینده سابق مجلس یا بهتر است بگویم دو نامزد انتخاباتی صحبت هایشان را از شرایط لیست های انتخاباتی آغاز کردند؛ رهبر از جلودارزاده درباره زمان انتشار لیست اصلاح طلبان می پرسید و جلودارزاده به محدودیت و حذف چهره های اصلاح طلب برای انتخابات اشاره می کرد؛ نطق پیش از آغاز جلسه به شرایط زنان نماینده هم رسید که کدام یک به کدام علت از کدام حوزه کاندید می شوند؛ جلودارزاده در جایی از صحبت هایش به شوخی گفت:شاید بهتر باشد یک لیست زنانه برای انتخابات بدهیم!

رشته صحبت را از همین جا در دست گرفتم و گفتم:اتفاقا اولین سوال ما درباره شرایط و نحوه حضور بانوان در لیست های انتخاباتی است؛ برخی برای حضور زنان در کرسی های مجلس معتقد به حضور سهمیه ای و درصدی هستند که باید برای خانم ها تبعیض مثبت قائل شد و برخی دیگر معتقدند این نگاه جنسیت زده است و باید براساس شایستگی های لازم زنان و مردان را در لیست قرار داد و نه جنسیت؛ شما طرفدار کدام نگاه هستید و به کدام نحو وارد لیست شده اید؟

با تعارف رهبر، جلودارزاده بحث را آغاز کرد و از نبودِ تضاد بین نگاه درصدی و شایسته سالارانه گفت؛ اما در عین حال به حداقل حضور 30 درصدی زنان و تجربه مشابه آن در دیگر کشورها اشاره کرد و حضور بیشتر از این میزان را بسته به توانمندی زنان دانست.

در مقابل، رهبر ضمن دفاع از لزوم افزایش زنان توانمند در مجلس، حضور نگاه سهمیه ای را زیر سوال برد و حضور اجباری زنان در لیست ها را ناشی از نگاه فمنیستی دانست و گفت:این موضوع فقط مختصِ کشورهای غربی نیست و با دستورالعمل های بین المللی وارد قانون اساسی برخی از کشورهای در حال توسعه مانند افغانستان شده که در اثر این اجبار و در رقابتی ناسالم، زنانی با توانمندی کمتر از مردان وارد مجلس می شوند؛ رهبر دیگر منادیان حضور 30 درصدی را مهرانگیز کار نامید و مخالفت خود را با این نوع نگاه شرح داد.

تریبون دوباره چرخید و جلودارزاده بحث را پیش برد؛ او این بار نوع نگاه رهبر را ناشی از محیط مذهبی و سنتی او دانست در مقابل رهبر هم ارتباط این جمله او با دیگر حرف هایش را پرسید؛ جلودارزاده به ورود رهبر به حرف هایش انتقاد کرد و از او خواست نوبت را رعایت کند وگرنه میز مصاحبه را ترک می کند؛ به عنوان مجری از رهبر خواستم نکات خود را پس از صحبت های جلودارزاده مطرح کند.

جلودارزاده در ادامه گفت که ممکن است رهبر از نسبتی که به او داده شده ناراحت شده باشد و خواست تا این قسمت صحبت هایش را حذف کنیم ولی رهبر در مقابل گفت که اگر مذهبی و سنتی بودن به اعتقاد به اسلام، امام و رهبری است به آن افتخار می کند.

جلودارزاده پرچم خودش را صلح نامید و از رهبر عذرخواهی کرد اما پس از آخرین جمله اش گفت ادامه این بحث را به صلاح نمی داند و از جایش بلند شد؛ همزمان با او مشاورش هم از جایش برخواست؛ تعجب کردم و به او گفتم این یک مصاحبهی دو طرفه است و بحث های رفت و برگشتی طبیعی است مانند آنچه در همه مناظرات شاهدش هستیم؛ رهبر به او گفت:تشریف داشته باشید و گزارش عملکرد مجلس را بدهید! و جلودارزاده در پاسخ گفت: من اصلا عملکردی ندارم!

قرار ما یک مصاحبهی 90 دقیقه ای بود و نماینده مجلس دهم بعد از 15 دقیقه مصاحبه، بخاطر تنها چند جمله چالشی، عزم رفتن کرده بود از زمانی که صندلی را ترک کرد تا زمانی که از تحریریه خارج و سوار ماشین شد چند دقیقه ای طول کشید در طول این مدت به همراه دبیر سرویس، مشغول مصاحبه با او و مشاورش بودیم؛ از ضرورت مناظره و تبادل آرا گفتیم؛ از اینکه برای گفتمان سازی در باب زنان باید در این باره مصاحبه شکل بگیرد؛ از اینکه اینجا فرصتی برای برای ارائه کارنامه و دفاع از آن است و ترک میز مصاحبه بی حرمتی به صندلی رسانه؛ از اینکه اگر تاب تحمل چنین جلسه ای با حضور یک نفر را ندارید چطور در مجلس با صدها نماینده وارد بحث و چالش می شوید؛ از اینکه به عنوان یک زنِ سیاسی انتظارِ استقامت بیشتری از آن ها می رود و... اما اصرار بیشتر ما به انکار بیشتر او منجر می شد و سهیلا جلودارزاده خیلی زودتر از آنچه قرار گذاشته بودیم با میز مصاحبه خداحافظی کرد.

دوباره به سالن جلسات برگشتم؛ یک نگاه به صندلی خالی جلودارزاده کردم و یک نگاه به برگه سوالات؛ محورهای مصاحبه را طوری تنظیم کرده بودیم که هر دو طرف به چالش کشیده شوند؛ شبهه هایی برای فعالیت زنان نماینده در مجلس نهم و دهم؛ سوالات مجلس نهم را می توانستم از رهبر بپرسم اما صندلی خالیِ جلودارزاده پاسخی برای سوالات مجلس دهمیِ ما نداشت!

سوالات را با نماینده مجلس نهم پیش بردم؛ از اولویت سنجی در حوزه زنان گرفته تا نقد نگاه ایده آل گرایانه در اصولگرایان و اقلیت گرایانه در اصلاح طلبان؛ گریزی به برخی از پفراینده های پرحاشیه مانند مرخصی زایمان در مجلس نهم و منع ازدواج زیر 18 سال در مجلس دهم زدم؛ از نبود شفافیت مالی برای کاندیداها و شفافیت آرا برای نماینده ها گله کردم و بحث های کلانی مانند برجام و اف ای تی اف را باز کردم؛ به رهبر گفتم همانقدر که به مجلس دهم بابت اف ای تی اف منتقدیم به فرایند برجام در مجلس نهم نیز گله داریم.

بعد از اتمام مصاحبه با رهبر متوجه تماس و پیامِ مشاورِ جلودارزاده شدم؛ با او تماس گرفتم؛ تصورم این بود که قرار است عذرخواهی کند اما در کمال تعجب متوجه شدم که کلیپ و متن مصاحبه را قبل از انتشار برای تایید می خواهد!

داشتم از تعجب شاخ درمی آوردم که واقعا کدام مصاحبه را می گوید که من خبر ندارم! نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم خیلی عصبانی نشوم؛ یاد تمامِ متونِ درسی افتادم که سر کلاس های دانشگاه یادمان می دادند:رسانه، رکن چهارم دموکراسی است!

کلیدواژه های مظلومی چون دموکراسی و رسانه جلوی چشم هایم رژه می رفتند؛ با شدت بیشتری در عرض و طول اتاق جلسات قدم برداشتم و پای تلفن به مشاوره جلودارزاده گفتم:خانم! من یک خبرنگارم؛ نه پادوی رسانه ای!

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 10 فروردین 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: encaria.ir شناسه مطلب: 878

به "جلودارزاده زیر میز زد و رفت ، مناظره ای که ناتمام ماند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جلودارزاده زیر میز زد و رفت ، مناظره ای که ناتمام ماند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید