مردم معمولی، قسمت چهارم؛ سورپرایز سرخ 2 - دانشنامه آریایی

در خلاصه داستان این قسمت آمده:

همه اهالی مرکز به ظن همکاری با باربارا در قتل پروانه کلهر بازپرسی می شوند؛ در خلال بازپرسی راز های خانوادگی زیادی برملا می شود...

داستان سورپرایز سرخ از جایی شروع می شود که پروانه کلهر که عاشق ایرج بوده است، بعد از 20 سال سر و کله اش پیدا می شود و می خواهد هر طور که شده است، ایرج را به دست آورد. اهالی مرکز هم کم و بیش از این اقدام او با خبر می شوند و هریک به نحوی با او برخورد می کنند. بعد از مدتی پلیس باربارا را به جرم قتل پروانه دستگیر می کند و با توجه به سابقه خشونتی که او همیشه داشته، مظنون اصلی پرونده است و وقتی پلیس از اطرافیانش بازپرسی می کند، پرونده اش سنگین و سنگین تر می شود. اما در نهایت این ایرج است که به یک باره به قتل پروانه اعتراف می کند!

قسمت پنجم مردم معمولی اولین قسمتی است که با برنامه نو این سریال برای پخش شنبه و پنجشنبه ها منتشر می شود. در رویکرد نوی که مردم معمولی اتخاذ کرده است، سریال به وضوح خوش ریتم تر و داستان گوتر شده و از آشفتگی گذشته اش دور شده است. اما هنوز هم شخصیت ها فاقد جذابیت لازم هستند و همراهی با آن ها تا حدی سخت است. شخصیت بردیا از همه آن ها ضعیف تر و دوست نداشتنی تر است. ملغمه ای از ژست های اغراق آمیزی که رامبد جوان بار ها از خودش در خندوانه نشان داده است با اندکی چاشنی تیپ پول پرستی و کلاه برداری. شخصیتی که بعد از گذشت چند قسمت در قسمت پنجم به یک باره چشم چرانی هم به ویژگی هایش اضافه می شود.

میزان درصد رضایت مندی از این سریال بعد حذف قسمت های ابتدایی اش بالاتر آمده و تا حدود 80 درصد رسیده است. این پیشرفت خوبی برای این سریال نسبت به شروع آن است؛ اما نسبت به انتظاری که از رامبد جوان وجود دارد و این که به جز سریال دراکولا کمدی دیگری در شبکه نمایش خانگی حضور ندارد، آمار همچنان نشان گر شکست مردم معمولی و رامبد جوان است. حال باید دید گروه نویسندگان پرشمار این سریال برای قسمت های آینده چه تمهیدی می اندیشند تا مردم معمولی از این باتلاق خارج شوند.